به گزارش بستاپرس به نقل از ماهنامه «بازار بسته بندی» با شما سخن گفتیم و سخنان، مسایل و مشکلات، نیز موفقیتها و افتخارات شما را پوشش دادیم. گاهی چشم شما بودیم و گاهی زبان شما، دیدیم وگفتیم و نوشتیم و منتشر کردیم.
از همیاریها و نظرات صائب شما در مسیر خود بهره بردیم. حمایتها، قرائتها و پشتیبانیهای شما و به طور خاص شرکتهای معظمی که پشت ما درآمدند و حضورشان در مجله موجب امتنان و مباهات ما بود و هست و بسیار امیدواریم که همچنان باشد و بماند،چنین باد.

استقبال صنایع بستهبندی و ماشین آلات وابسته، در رشتهها و رستههای مختلف از «بازار بستهبندی» نشان داد که انتشار یک مجله منظم و کاربردی در زمینه بستهبندی یک ضرورت برای این صنعت و بازار آن بوده است.
هرچند عرصۀ اقتصاد از ناحیه سیاست، دچار لطمه و بحران شده است. اهل فن میدانند که راه حلهای سیاسی برای اقتصاد، خاصه بعد از دهه هفتاد برای کشور چیزی جز دردسر، اگر نگوییم بحران، نیافریده است. همچنین واضح است، که مشکلات اقتصاد کشور ماهیتی سیاسی دارد و نه اقتصادی.
ایران نه تنها وطن و خانۀ ما بلکه جان و آنِ ماست. برای همین است که در هر گوشهای وطن پرستان و صاحبان صنایع و فنون، کارگران و دانشجویان، اساتید دانشگاه و دلسوزان دیگر، تا پای جان برای این سرزمین، کوشیدهاند و میکوشند تا غبار از چهرۀ آن برگیرند.
پسران دماوند و دختران زاگرس، کودکان البرز و جوانان و نوجوانان کویر و ساکنان خلیج تا خزر، ایران را در آبادانی و غرق در نشاط زندگی میخواهند نه در سوگ و تنهایی و انزوای نا خواستهای که بر اقتصاد و روحیۀ این ملت سُلمه وارد کرده است.
هربار که چشم باز میکنی، چیزی در جایی از این سرزمین به ویرانی کشیده شده است اما در عین حال، خواست و توان ملت صرف آبادی ،ساختن و تولید کردن است که مرهم زخم هم بودن، مرام ماست.
خصیصه بزرگ قهرمان ملی نامۀ باستان هنوز با ماست. سهراب اگر از توران برخاسته باشد تا درفش ایران را سرنگون کند و این آب و خاک را به تاراج وانهد، غیرت پهلوانی رستم درون ما به جنبش در میآید که همدل و همزبان با حکیم طوس همنوا شویم که: «چو ایران نباشد تن من مباد/ بر این بوم و بر زنده یک تن مباد.»

ایران سرزمینی نیست که بتوان آن را به سادگی ویران کرد. بد خواهان این مرز و بوم سرافراز، نخواهند توانست ارادۀ این ملت را بشکنند. اهل سیاست، صندلی دو روزۀ خود را وا خواهند نهاد و ایران کنام پلنگان و شیران نخواهد شد که نیک میدانیم:«دریغ است ایران که ویران شود!!»
با امیدهای فراوان به ایرانی آباد، تلاش میکنیم تا سهم کوچکی در توسعه و رونق تولید و کسب و کارهای هموطنان داشته باشیم و بر آنیم تا سال نو را با انرژی بیشتر از فداکاری شما برای وطن بنویسیم. هر گام درست شما یک نور امید در دلهای ماست. نوری که امروز جوانه میزند تا افقهای دور پرتو گرم خود را خواهد افشاند و تلألوی آن روزهای این ملت را روشن و شکوفا خواهد کرد.
روزی خواهد رسید که فشارها را گذرانده و مشکلات را از سر راه آبادانی این ممکلت برداشته باشیم. سعادتمند و پر افتخار در کنار هم به مهربانی و لطف زندگی کنیم و شاهد بالندگی و آزادگی و افتخار ملت خود باشیم.
تواناییها ما بر خاسته از داناییهای ماست، و دانش ما چراغ راهی است که باید بپیماییم. چنان که فردوسی حکیم فرموده است:« توانا بود هر که دانا بود/ ز دانش دل پیر برنا بود.» به امید روزی که درخت ما بار دانش بگیرد که گفتهاند:« درخت تو گر بار دانش بگیرد / به زیر آوری چرخ نیلوفری را»
سال پیش رو سال سختی خواهد بود. با افزایش نرخ ارز تا معلوم نیست کجا؟، تداوم تحریمها، ناتدبیریهای اقتصادی در مدیریت اقتصاد خرد و کلان، چرخشها و پیچهای دشواری پیش روی ماست. ما دل نگرانی از این چرخشها و پیچشها نداریم و با امید به فضل الهی و دلبستگی به وطن، در کنار شما خواهیم کوشید. باشد که روزگار روی خوشی به ما نشان دهد و با هم بتوانیم سرخیها و زردیها را با آتشی که در درون ماست، بگذرانیم و بگذریم. ایدون باد.
