كارشناسان اين حوزه معتقدند بستهبندی و درجه بندي در ايران متناسب با اثربخشي آن مورد توجه جدي قرار نگرفته و از كاستي كشاورزي كشور ساليانه زيانهاي فراواني را متحمل ميشود. در كشورمان به دليل فاصله بستهبنديها و درجهبنديهاي محصولات مختلف با استانداردهاي جهاني، ضايعات بسياري در زمينه محصولات كشاورزي ايجاد ميشود.
بستهبندی پلي است بين توليد كننده و مصرف كننده
نوع بشر از بدو آفرينش، آنگاه كه موفق به ساخت ادوات و تجهيزات جهت بهبود وضعيت زندگي خود شد، جهت نقل مكان آنها نيازمند بستهبندی گرديد.
بستهبندی به لحاظ دارابودن ويژگيهاي خاص در زمينههای مختلف و فراهم نمودن امكان ذخيره سازي فرآوردههاي گوناگون از جمله مواد غذایی بخصوص پس از دسترسي به فنون پاستوريزاسيون از اهميت ويژه اي برخوردار شد.
صنعت بستهبندی به عنوان يكي از مهمترين و تعيينكننده ترين عوامل موثر عرضه كالا و موفقيت در كسب بازار، هم اكنون تمامیفعاليتهاي توليدي و بازرگاني را در جهان متوجه خود كرده به نحوي كه اگرچه مقوله جديدي در صنعت و اقتصاد نيست ولي با تحولاتي كه يافته توجه بسياري را به خود جلب نموده و به عاملي تعيين كننده در موفقيت عرضه كالا و خدمات تبديل شده است.
متاسفانه با تمام اهميت آن هنوز در ايران توجهي اساسي به آن نشده و میتوان گفت صنعت قوطي سازي كه شايد يكي از مهمترين شاخههای صنعت بستهبندی است آنچنانكه بايد مورد توجه قرارنگرفته ، اگرچه در سالهاي اخير اقداماتي در جهت نوسازي آن به عمل آمده ولي هنوز راهي دراز در پيش است.
دراين گزارش پس از تعريفي اجمالي از بستهبندی و تقسيمات آن، به گروه قوطي غذایـي (كمپوت و كنسرو ) توجه خواهد شد.
جايگاه صنعت بستهبندی در جهان و ايران
اهميت صنايع بستهبندی در دنياي امروز و نقش تعيين كننده آن در حفظ و نگهداري، شكيل شدن كالا ، سهولت حمل ونقل ، طول عمر ، استحكام ، قيمت تمام شده ، و.... در حديست كه گاها اهميت آن در جلب مشتري بيش از كيفيت محتوي است. بدين جهت به آن بها داده شده و درنتيجه به پيشرفتهاي بسيار نایل گرديده به نحوي كه سيستم بستهبندی در حال حاضر، حتي با ده سال گذشته نيز قابل مقايسه نيست . اما متاسفانه در كشور ما اين رشته علاوه بر مشكلات عام صنعت همانند عدم ثبات و قانون مندي اقتصادي ، تاثيرپذيري از نرخ ارز ، مديريت ناكارآمد ، كمبود نيروي متخصص ، افزايش بي رويه دستمزدها ، قانون كار ، تورم نيروي كار غير متخصص ، كثرت عوارض ، مالياتها و.... در سالهاي اول انقلاب يعني در دوران ارزهاي ارزان با نامهرباني مسیولين وقت روبرو بوده به نحوي كه ارز تخصيص يافته به آن اساسا صرف ورود مواداوليه و قطعات يدكي گرديد و سهم چنداني جهت بازسازي، نوسازي و جايگزيني ماشينآلات اختصاص نيافت و در نتيجه از كاروان پيشرفت تكنولوژي بسيار عقب ماند. البته بايد اذعان داشت كه صنعت بستهبندی نيز همانند ساير رشتههای صنعت در دوران سازندگي به پيشرفت هایي نایل آمده از جمله استفاده از ماشينآلات مدرن ولي متاسفانه داراي حلقههای مفقوده ايست كه باعث ناكاراشدن آن گرديده كه مهمترين آن شايد عدم توجه لازم به آموزش ، تحقيقات و نوآوري باشد.
به هرحال به منظور بررسي اين صنعت به علت گستردگي دامنه وتنوع مواد اوليه مصرفي وبه تبع آن تفاوت تكنولوژي، میبايست ابتدا آن را به گروههایي تقسيم نمود.
1-بستهبندی بافلز
2-بستهبندی با چوب ، كاغذ يا مقوا
3-بستهبندی با مواد شيميایي همچون نايلون ، پلاستيك و....
4-بستهبندی با شيشه وسراميك
5-بستهبندی با الياف وپارچه
نظربه اينكه مطلب مورد بحث اين گزارش فقط بخشــي از صنعت بستهبندی فلزيست لذا از ورود به بحث ساير گروه هـا خــودداري میگردد.
تعريف بستهبندی فلزي
منظور از بستهبندی فلزي آن است كه ماده اوليه اصلي مصرفي براي بستهبندی كــالا فلــزي میباشد. بديهي است از ساير مواد بعنوان مواد كمكي و جنبي در اين گروه استفاده میشود.
مزايا و معايب
الف – مزايا : بستهبندی فلزي داراي مزاياي بسيار است از جمله
1-استحكام مكانيكي بالا.
2-مقاومت در شرايط محيطي مختلف و حفظ كالا براي مدت طولاني.
3-قابليت نگهداري كالا در حالتهاي جامد ، مايع وحتي گاز.
4- قابليت بستهبندی كالا در فرمهاي متنوع.
5- قابليت بازيافت.
6-و...
ب- معايب: اين نوع بستهبندی هم در مقابل مزايا ، داراي معايبي است از جمله:
1-نياز به تكنولوژي ويژه ودانش فني بالا.
2-لزوم استفاده از ماشينآلات مدرن و توليد انبوه جهت اقتصادي نمودن توليد.
3-نياز به سرمايه گذاري ثابت زياد.
4-محدوديت بستهبندی بعضي از مواد از جمله مواد اسيدي.
5-محدوديت منابع تامين مواداوليه مرغوب .
6-و....
زيرگروههاي بستهبندی فلزي :
اين رشته را ميتوان به زير گروههاي ذيل تقسيم نمود:
الف –جعبه، صندوق، كانتينر
ب – سيلندر، منبع ومخزن
پ – چليك و بشكه
ت – قوطي و حلب
با عنايت به هدف از گزارش كه بررسي قوطي حلبي غذایي (كمپوت ، كنسرو ، آبميوه و نوشابه) است از بررسي ساير گروههاي فوق الذكر خودداري خواهد شد.
تاريخچه ساخت قوطي
دسترسي بشر به فلز و آشنایي با مهمترين ويژگي آن يعني مقاومت در مقابل فشار منجر به پيدايش و توسعه ظروف بستهبندی فلزي گرديد.
سابقه قوطي سازي به مفهوم امروز، به دوره ناپلیون باز میگردد. او براي تامين موادغذایي مورد نياز ارتش احتياج به نوعي بستهبندی داشت كه ضمن سبك و محكم بودن، استفاده از آن نيز با سهولت ممكن باشد كه اين امردرسال1809 ميلادي توسط فردي به نام نيكلاس اپرت تحقق يافت. در سال 1810يك نفر انگليسي به نام پيتر دوراند قوطي حلبي را اختراع نمود.
سالها قوطي با روشهاي ابتدایي وبا دست ساخته میشد كه راندمان كار بسيار پایين بود.
در اوایل قرن بيستم، استفاده از قوطي فلزي كه شكلي بهداشتي يافته بود رواج يافت و افزايش تقاضا منجر به استفاده از ماشينآلات مدرن در ساخت قوطي گرديد به نحوي كه سرعت توليد آن امروزه به حدود 1300 عدد قوطي در دقيقه رسيده است.
تاريخچه قوطي سازي درايران
اولين سازنده قوطي در ايران (در بخش خصوصي) شخصي است ارمني به نام آقاي توتونف كه از روسيه به ايران آمده و با وسایل بسيار ساده و پرسهاي دستي و با استفاده از ورق بدست آمده از حلبهاي خالي نفت وبنزين ( در آن موقع در ايران ورق حلب نبود) اقدام به توليد قوطي نمود .
البته شركت نفت جهت تامين حلب وبشكه مورد نيازش سالها قبل كارخانه اي در آبادان احداث نموده بود كه توليداتش منحصرا در اختيار خود شركت بوده و به بازار عرضه نمیگرديد.
پس از مرگ توتونف درجاده چالوس تعدادي از شاگردانش همچون آقايان خامنه اي، اويسي، آرام و... اقدام به ايجاد واحدهاي قوطي سازي با ماشينآلات فرسوده خريداري شده از شركت نفت آبادان و نيز تجهيزات ساده ديگر نمودند . ضمنا اولين واحد چاپ روي ورق توسط آقاي حميدي و شركا (شركت فر) در سال 1334 داير شده است.
اولين كارخانه قوطي سازي به مفهوم امروز در شركت روغن نباتي قو جهت ساخت قوطي روغن نباتي و اولين خطوط توليد قوطي كمپوت وكنسرو در شركت صنايع بستهبندی ايران وابسته به گروه صنعتي بهشهركه درسال 1342 توسط آقاي لاجوردي تاسيس شده نصب گرديده است.
روند رشد قوطي سازي درايران
درسالهاي قبل از انقلاب بدليل پایين بودن جمعيت و تمركز آنها در روستاها ( بيش از 70درصد) نياز كشور به قوطي محدود بود لذا اين كالا اساسا توسط مصرف كنندگان آن يعني توليدكنندگان مواد غذایي و مواد شيميایي ، بعنوان توليد جنبي ساخته ميشدكه مازاد بر نياز آنها به بازار عرضه میگرديد و واحدهایي كه توليد آنها فقط قوطي يا حلب باشد بسيار محدود و انگشت شمار بود. درسالهاي پس از انقلاب بدلايل مختلف از جمله افزايش جمعيت، تمركز جمعيت در شهرها، جنگ تحميلي، تغيير الگوي مصرف و... تقاضا براي قوطي افزايش يافت لذا ضمن توسعه و تكميل واحدهاي گذشته تعداد زيادي واحدهاي جديد ايجاد شده اند كه مهمترين آنها عبارتند از شركتهاي صنايع بستهبندی تبريز، زاگرس، مهرآذر، توليد و گسترش كيافرين و بقيه، واحدهاي كوچك محسوب میگردند كه اكثرا سازنده قوطيهاي كششي جهت موادغذایي و ياقوطيهاي چندتكه مواد شيميایي با ماشينآلات داخلي و يا دست دوم و فرسوده بوده كه طبق ضوابط مربوطه جهت آنها كارت شناسایي يا گواهي فعاليت صنعتي صادر شده واز نظر تعداد مجموعا بيش از 150 واحد ميباشد .
بروز جنگ وشروع محدوديتهاي ارزي ، باعث عدم توجه كافي به اين رشته و قرارگرفتن آن در گروه سوم اولويتهاي بخش فلزي در سالهاي گذشته و تخصيص ناكافي ارز به اين گروه گرديد ضمن اينكه سهميه تخصيص يافته اساسا صرف خريد مواد اوليه و قطعات يدكي شده و مسیله جايگزيني ماشينآلات وخريد اطلاعات فني جديد نيز تقريبا به فراموشي سپرده شد كه نتيجه آن عقب افتادن از دانش روز و كاهش شديد كيفيت قوطي و تشكيل كميته فني ارتقاء كيفيت قوطي بود.
لازم به ذكر است كه درسال 1371 با حمايت بي دريغ اداره كل صنايع فلزي جهت ورود چند خط مدرن براي ساخت قوطي غذایي و لاك وچاپ بعنوان جايگزيني تخصيص ارز شد كه خود نقش اساسي در بهبود كيفيت داشته است ضمن اينكه در سالهاي اخير بخش خصوصي نسبت به ورود ماشينآلات مدرن قوطي سازي و لاك و چاپ اقدام نموده كه تعـــدادي نصـــب و راه اندازي شده و تعدادي در حال نصب میباشد. در نتيجه مشكل كمیقوطي كاملا حل شده وامروزه توان توليد قوطي غذایي در كشور بيش از نياز میباشد واز نظر كيفي هم واحدهاي بزرگ سازنده قوطي غذایي موفق به كسب مهر استاندارد گرديده اند يعني حداقل از كيفيت قابل قبول برخوردارند ولي هنوز مشكلات و حلقههای مفقوده اي وجود دارد كه اساسي ترين آنها عدم وجود يا محدوديت امكانات تحقيق ، آزمايشگاههاي مجهز، كتب و منابع علمیبه زبان فارسي، كلاسهاي آموزشي، نيروي انساني كار آزموده و... و همچنين گراني هزينه براي دسترسي به منابع علمیخارجي ودانش و تكنولوژي روز میباشد.
كميته فني ارتقاء كيفيت قوطي
همچنان كه گفته شد كاهش شديد كيفيت قوطي و مسایل ناشي از آن منجر به تشكيل اين كميته با شركت مديران يا نمايندگان تام الاختيار قوطي سازان و كمپوت وكنسروسازان بزرگ و همچنين نمايندگان وزارت صنايع، موسسه استاندارد و وزارت بهداشت گرديد كه جلسات متعددي در كارخـانجـات توليدي، سنديكاي توليدكنندگان كمپوت وكنسرو، وزارت صنايع و وزارت بهداشت تشكيل گرديد كه ماحصل فعاليت آن را ميتوان بدين شرح خلاصه نمود :
1- جايگزين شدن سيستم درز جوش مسي(Seam welding) به جاي لحيم نمودن بدنه (soldering) در تعدادي از خطوط توليد.
2- توصيه استفاده از لاكهاي مقاومتر جديد و حذف بعضي لاكهاي نامناسب قبلي.
3- الزام ايجاد واحد آزمايشگاه در هر واحد توليدي وشركت مسیولين آزمايشگاهها در كلاسهاي متشكله در شركت صنايع بستهبندی ايران.
4-الزامیشدن استفاده از سيستم پودر جوش جهت پوشش محل جوش بدنه.
5-توصيه به استفاده از پوشش دولايه لاك جهت بالابردن مقاومت قوطي براي بعضي محصولات با خورندگي بالا.
6-توصيه موكد براي لاك زدن سطح خارجي ورق جهت جلوگيري از زنگ زدن سطح بيروني قوطي در مناطق مرطوب.
7-اجباري نمودن ثبت ، نام يا علامت مشخصه اي روي قوطي كه مشخصات توليد كننده وزمان توليد قوطي را در برداشته باشد .
8- مطالعه براي بسترسازي جهت انجام سرمايه گذاريهاي جديد براي توليد احجام كوچك به منظور تامين نياز كشور و توسعه صادرات.
تاريخچه توليد كمپوت وكنسرو در ايران
نظر به اينكه قوطي في نفسه قابل مصرف نيست و تقاضاي آن منتج از تقاضا جهت كمپوت وكنسرو میباشد اشاره اي به سابقه ساخت كالاي مذكور در ايران خالي از لطف نيست.
اولين كسي كه به فكر توليد كنسرو در ايران افتاد فرديست به نام آقاي درخشان از ايرانيان مهاجر از كشور روسيه كه درسال 1309 شمسي اقدام به اين كار نمود اما بدليل آنكه در آن زمان در ايران ورق تين پليت لاك خورده وجود نداشت وقوطي را از ورق حلب حاصل از صاف كردن پيت خالي بنزين شركت نفت تامين مینمودنــــد قوطي هایي كه در اختيار وي قرار میگرفت فاقد مشخصات لازم بود در نتيجه منجر به فساد مواد غذایي میشد لذا نامبرده با تحمل زيان از ادامه كار منصرف شد. درسالهاي 1311 و 1310 هم افرادي در شهرهاي مشهد، همدان و تهران بدين كار اقدام نمودند ولي به دليل فوق همه آنها با شكست روبرو شدند.
دولت وقت در سال 1316 اقدام به احداث واحد توليد كنسرو گوشت وسبزي در قایم شهر ودرسال 1319 كارخانه توليد تن ماهي در بندرعباس نمود كه آنهم اساسا جهت تامين نياز نيروهاي مسلح بوده است. سرانه ميزان مصرف كمپوت وكنسرو تا سال 1320 براي هر 50 نفر ايراني كمتر از يك قوطي برآورد شده كه اين ميزان امروزه شايد به بيش از هفت قوطي كمپوت وكنسرو جهت هر ايراني رسيده باشد.
جايگاه قوطي غذایي در عرضه محصولات
باوجود پيشرفت تكنولوژي و دست يابي بشر به روشهاي مختلف بستهبندی كالا، قوطي فلزي شايد مطمین ترين ، آسانترين واقتصادي ترين روش براي عرضه بسياري از محصولات كشاورزي ، دامیودريایي در جهان و مسلما در ايران است.
شايد نتوان فروشگاه يا نمايشگاهي در زمينه مواد غذایي يافت كه در آن خبري از قوطي غذایي نباشد و اگر قدري به اطراف خود نگاه كنيد و يا به روستاهاي دور افتاده و مناطق كوهستاني كه فقط محل عبور كوهنوردان است برويد با قوطي مواجه خواهيد شد و به واقعيت در زندگي مدرن امروزه اگر قوطي حذف شود ، زندگي بسياري مختل خواهدشد.
از آنجاكه ايران كشوريست وسيع با آب و هواي گوناگون، عدم آلايش خاك آن به آلايندههای مختلف و آفتاب فراوان ، محصولات كشاورزي ودامیبصورت طبيعي و با طعم و مزه عالي در حجم فراوان با كمترين سرمايه گذاري بدست میآيد و قاعدتا بايد از بازار خوبي برخوردار باشد اما با مروري بر وضعيت موجود و آمار مربوط به ضايعات اين محصولات وبرگشت آنها از بازارهاي مختلف در شرايطي كه محصولات مشابه ساير كشورها حتي با كيفيت پایين تر، از فروش خوبي برخوردار است. چنانچه پيگير مسیله شده و آنرا دقيقا مورد بررسي قراردهيم، يكي از مهمترين عوامل اين وضعيت ناخوشايند ، نحوه بستهبندیست.
خصوصيات قوطي فلزي
قوطي فلزي اگرچه رايج ترين وسيله عرضه بسياري از محصولات بخصوص مواد كشاورزي و دامیاست ولي بعلت گراني قيمت مواد اوليه و حساسيت توليد نيازمند به استفاده از روشهاي مدرن وتوليد انبوه جهت استفاده از صرفه جویيهاي حاصله براي كاهش قيمت تمام شده و درعين حال حفظ كيفيت لازم میباشد و همين امر باعث لزوم انجام سرمايه گذاريهاي ثابت سنگين و بكارگيري ماشينآلات بسيار مدرن وپيشرفته گرديده است. درنتيجه منابع تامين ماشينآلات و مواد اوليه مرغوب محدود وبراي بسياري ازكشورهاي جهان ، صنعتي وابسته محسوب میگردد.
ميزان وابستگي اين صنعت در ايران بخصوص در زمينه قوطيهاي غذایي از نظر ماشينآلات 100درصد و از نظر مواد اوليه حدود 95درصد میباشد ( فقط تينر ، مركب ، مايع لاستيك ، سيم مسي كه كلا مواد جنبي هستند از منابع داخلي قابل تامين است )
تعريف قوطي و حلب
اگر چه بحث ما در اين گزارش اساسا قوطي حلبي غذایي جهت بستهبندی كمپوت، كنسرو، آبميوه و نوشابه است ولي بعلت ارتباط نزديك انواع قوطي وحلب از نظر فرآيند توليد ، مواد اوليه و حتي در مواردي كاربرد، مختصرا اين دو و زير مجموعههای آنها تعريف میگردند.
1-حلب: عبارتست از ظرفي چهارگوش ساخته شده از ورق حلب با ظرفيت بستهبندی 5 تا 17 كيلوگرم مواد.
2- قوطي: عبارتست از ظرفي اساسا چهارگوش يا گرد ساخته شده از ورق حلب يا آلومينيوم باظرفيت بستهبندی حداكثر 5 كيلوگرم مواد.
مواد لازم جهت ساخت قوطي
1- ورق حلب : ورق بسيار نازك آهني است كه چنانچه با قلع روكش شده باشد Tin plate واگر فاقد قلع باشد TFS (Tin free steel ) ناميده میشود. سه نوع فولاد بدون قلع مورد استفاده قرار میگيرد كه عبارتند از :
الف – فولاد رویين شده بصورت شيميایي (Chemically passivated steel) كه روي سطح خود يك لايه فسفات – كرومات دارد.
ب – فولاد پوشش شده با كروم يا يك لايه اكسيد كروم.
پ – فولاد پوشش شده با آلومينيوم كه داراي بعضي مشكلات در كشش ، جوشكاري و اتصالات ميباشد.
بايد توجه داشت كه ورق تين پليت علاوه بر ايجاد يك پوشش محافظتي در روي فولاد ، نقشي كاتدي داشته وامكان اكسيداسيون نقاط پوشش نشده يا مكانهایي كه بصورت سوزني فاقد پوشش میباشند را به حداقل میرساند. اين پوشش قلعي از حل شدن آهن در برخي نوشيدنيها كه قادرند طعم نامطلوب آهن را به خود بگيرند جلوگيري میكند . ورق بدون قلع (TFS) اين مزيت را نداشته وبراي محافظت از سطح فولاد نيازمند پوشش كامل است ولي درعوض چسبندگي لعاب ها ولاكها به آن، بهتر از ورق تين پليت میباشد.
در ايران مصرف اين ورق محدود و آن هم براي ساخت در و كف قوطي استفاده میشود ولي طبق آزمايشات انجام شده در موسسه استاندارد استفاده ازآن با پوشش لاك مناسب براي توليد قوطي كششي مناسبتر است.
نظر به اينكه كيفيت ورق مصرفي در قوطي غذایي بسيار مهم است میبايست در انتخاب آن دقت شود كه مهمترين شاخصههای آن عبارتند از :
الف – نوع فولاد:
ورق فولادي از نظر آلياژي تقسيمات متنوعي دارد و مهمترين انواع ورق فولادي مصرفي در صنعت قوطي سازي و ظروف فلزي عبارتند از :
1- نوع MR : اين نوع فولاد داراي مقاومت خوبي در برابر خورندگي (Corrosion)بوده و ناخالصي در آن به حداقل رسيده است . براي مصارف عمومیاز اين ورق استفاده ميشود.
2- نوع L : براي بستهبندی محصولات غذایي خورنده بكار میرود. در اين نوع فولاد ساير عناصر نظير فسفر ، سيليكون ، نيكل ، كرم ومس به حداقل مقدار محدود میباشد.
3- نوع MC : در اين نوع فولاد مقادير بيشتري از فسفر نسبت به فولاد نوع L وجود دارد.
4- نوعD : اين نـوع كه در اثـر گذشـت زمان نيــــز خصوصيــات خــــود را حفـــــظ میكند(Non aging) توسط آلومينيوم آرام شده است (Aluminium killd)و به منظور بهبود خصوصيات كشش پذيري پروسس میشود.
ضمنا بايد توجه داشت كه ورقهاي نوع SR (Single reduced)داراي سختي كمتر و مقاومت بيشتر و ورقهاي نوع DR (Double reduced)داراي سختي بيشتر وضخامت كمتر میباشند.
ب- ضخامت (Tickness): در ساخت قوطي وحلب فلزي معمولا از ورقهاي حلب به ضخامت 18/0 تا 32/0 ميليمتر استفاده میشود البته در خطوط مدرن مجهز به بيدر(خط انداز) از ورقهاي نازكتر به ضخامت 16/0 ميليمتر استفاده میشود.
پ – يكنواختي (Monotony) : ورق حلب میبايست كليه سطوح آن كاملا يكنواخت باشد.
ت – پوشش قلع (Tin coating) : سطح ورق میبايستي با روشهاي بسيار دقيق قلع اندود گردد. ميزان پوشش قلع بسته به مورد مصرف ورق متفاوت است.
حداقل استاندارد اندود قلع در هر روي ورق براي توليد قوطي در سيستم متريك 2.8gr/m2 و حداكثر 11.2gr/m2 و در سيستم اينچي حداقل 0.25LBSوحداكثر 1LBS است.
مناسب ترين واقتصادي ترين پوشش قلع جهت ورق حلب براي ساخت قوطي كمپوت و كنسرو 5.6/2.8gr/m2 ويا معادل آن در سيستم اينچي میباشد.
ث- سختي (Temper):ميزان سختي مورد نيازورق بسته به سيستم توليدقوطي متفاوت است مثلا در خطوط قوطي سازي با سيستم اروپایي از ورق T3 و با سيستم آمريكایي از ورق T5 استفاده میشود. ضمنا ماشينآلات قوطي سازي در ايران كلا سيستم اروپایي است . لذا به ايران ورق حلب با سختي 3 (T3) وارد میشود.
2- سيم مسي : مفتولي است مسي با خلوص بالا به قطر 1.38 يا 1.5 ميليمتركه در سيستم درز جوش مورد استفاده قرار میگيرد.
3- لحيم : آلياژي است از سرب و روي كه جهت دوخت بدنه قوطي مورد استفاده قرار میگيرد.
4- مايع لاستيك : به منظور جلوگيري از نشت محتوي از درون قوطي از موادي موسوم به مايع لاستيك استفاده میشود. جنس مايع لاستيك با توجه به نوع محتوي قوطي تعيين میگردد و مواد متداولي كه بدين منظور استفاده میشوند شامل لاتكس ، لاستيك مصنوعي و پلاستيكهاي نرم میباشد. اين پوشش معمولا دوركف ويا درقوطي قرار میگيرد.
مواد لازم جهت پوشش قوطي
درصورت لزوم جهت پوشش داخل ويا خارج قوطي (بسته به مورد ) از مواد ذيـــل استفـــاده میشود.
الف – لاك(Laquer) : نظربه اينكه بسياري از موادي كه دربستههای فلزي بستهبندی میشوند بسيار فعال بوده و در مدت زمان كوتاهي با بسته ها واكنش نشان میدهند و سبب خوردگي میگردند لذا با قراردادن يك لايه نازك بين بسته و محصول مانع اين كار میشوند. بديهي است اين لايه براي محصولات مختلف متفاوت است تا از تركيب احتمالي محصول با لايه محافظ ، جلوگيري گردد.
لاك مصرفي جهت قوطيهاي مواد غذایي عبارتست از محلول رزين يا تركيبي از رزين و روغنهای خشك شونده در حلالهاي فرار شيميایي كه پس از پختن به صورت لايه اي سخت بر روي ورق باقي میماند.
لاك از نظر كاربرد به دوگروه تقسيم میگردد.
1-لاك خارجي : جهت حفاظت قوطي از زنگ زدگي در مناطق مرطوب ويا براي تزیين بكار میرود.
2- لاك داخلي : اين نوع لاك به منظور جلوگيري از بروز واكنش شيميایي بين محتوي و فلز میباشد. كه بسته به نوع محتوي داراي ويژگيهاي مختلفي است متداولترين لاكهاي مصرفي در ايران عبارتند از :
الف -لاك سفيد : (White lacquer) اين لاك با پايههای مختلف شيميایي توليــد میگردد و داراي مقاومت زياد در مقابل مواد با خورندگي بالا مانند رب گوجه فرنگي میباشد.
ب - لاك آلومينيوم پيگمنت(Aluminium pigment laquer) : بطور كلي براي پوشش سطح داخلي قوطي مواد گوشتي وتن ماهي (موادپروتیيني) از اين نوع لاك كه به رنگ خاكستري است استفاده میشود.
پ - لاك بژ (Beig laquer): اين لاك داراي مقاومت خوب در مقابل مواد با خورندگي بالاست.
پودر درز جوش :
در اثر جوشكاري درز قوطي در سيستم (seam welding)روكش قلع روي ورق از بين میرود وفلز در موضع مذكور ضعيف میگردد اين محل با پودري كه پس از پخت بصورت نواري روي آنرا میپوشاند پوشش داده میشود.پودر انتخابي میبايستي با لاك نشانده شده روي ورق هم خانواده باشد تا كشش مولكولي مناسبي فراهم گردد.
تينر(Tiner): از آن به عنوان يك حلال استفاده میشود و فرمول آن میبايست با لاك مربوطه هماهنگي داشته باشد.
ت – مركب (Ink): از آن جهت چاپ روي قوطي استفاده میشود.
روشهاي توليد
همچنانكه قبلا گفته شده از نظر تكنولوژي ساخت ، قوطي غذایي به دوگروه قوطيهاي كششي و درزدار تقسيم میگردند.
قوطي كششي : اين نوع قوطي شامل دوقسمت است بدنه و در ، نحوه توليد بدين قرار است :
1- بدنه : ابتدا ورق لاك خورده و در صورت لزوم چاپ شده با قيچيهای گيوتيني به ابعاد مورد نظر بريده شده و سپس قطعات حاصله (بلانكها) در دستگاه تغذيه پرس (فيدر) قرار میگيرد. به توسط فيدر ورق به داخل قالب ارسال شده و عمل ساخت بدنه وفلنج لبه بالایي با هم انجام میگردد.بدنه ساخته شده در كارتن گذاشته شده و به انبار منتقـــل میشود.
2- در : ابتدا ورق لاك خورده با قيچي گيوتيني به ابعاد مورد نظر بريده میشود ( در واحدهاي بزرگ جهت صرفه جویي در مصرف ورق حلب عمل برش با قيچي زيگزاگ انجام میشود) بلانكهاي حاصله در دستگاه تغذيه (فيدر) قرار گرفته و توسط آن به داخل قالب هدايت میشود. پس از انجام پرس ، در ساخته شده به داخل دستگاهي به نام كرلر هدايت میشود وسپس توسط كارگر به فيدر دستگاه زننده مايع لاستيك منتقل ميشود توسط اين دستگاه مايع لاستيك به داخل شيار دور در زده شده وبسته به آنكه مايع لاستيك هوا خشك باشد ويا نيازمند به كوره به روش مناسب اين مايع خشك شده وسپس درقوطي ، دركارتن قرارگرفته و به انبار ارسال میشود.
قوطي درزدار : اين نوع قوطي شامل سه قسمت است بدنه ، در وكف .
1- بدنه : ابتدا ورق لاك خورده و احتمالا چاپ شده توسط قيچيهای رول بر به ابعاد مورد نظر بريـده میشـود . بلانكهاي حاصله در قسمت فيدر ماشين بدنه ساز قرار میگيردو به توسط آن بطور خودكار به داخل ماشين ارسال ميگردد. بلانك ابتدا لول شده وسپس به يكي از روشهاي عبـور از وان لحيم مذاب ويا درز جـوش باسيــم مسي ، درز آن دوخته میشود سپس بوسيله ماشين پودر پاش پودر درز جوش روي محل جوش داده شده پاشيده ميشود وبا عبور از كوره اين پودر پخته شده و بصورت نواري روي محل جوش را كاملا میپوشاند پس از آن لبههای بالا وپایين بدنه توسط ماشين فلنجر ، فلنج شده وسپس كف قوطي توسط ماشين سيمر به بدنه قوطي وصل میشود بدنه آماده شده در كارتن گذاشته شده وبه انبار منتقل میگردد.كليه اين مراحل بصورت اتوماتيك و پيوسته انجام میشود.
2-دروكف: دروكف قوطي كاملا مشابه يكديگر وسيستم توليد همان است كه در مورد در قوطي كششي توضيح داده شده.
لازم به توضيح است امروزه جهت كاهش قيمت تمام شده قوطي در كارخانجات مدرن معمولا جهت توليد دروياكف از قالب دوبل استفاده میشود ودر زمينه ساخت بدنه نيز از ماشينهاي پارتينگ و بيدينگ استفاده میشود بدين مفهوم كه بلانكها به طول دوبرابر بريده ميشوند لذا پس از جوش وپودر درزجوش بدنه توسط ماشين پارتينگ بريده وتبديل به دوعدد میگردد ضمن آنكه ماشين بيدينگ روي بدنه خط میاندازد و بدين ترتيب هم سرعت ماشين افزايش میيابد و هم از ورق نازكتر جهت ساخت بدنه استفاده ميشود و استحكام لازم توسط خطوط ايجاد شده روي بدنه تامين میگردد.
در مورد قوطي نوشابه دوسر بدنه ابتدا توسط ماشين نكر قدري جمع میگردد (محل قرارگرفتن نكر قبل از بيدر است) وپـس از آنكـه كـف يا در قـوطـي بسته شد مجددا داخل قوطي لاك زده میشود كه اين لاك با عبور قوطي از كوره مربوطه خشك شده بعد از آن بدنه قوطي كارتن شده وبه انبار منتقل میگردد.
روشهاي دوخت بدنه
براي دوخت بدنه قوطيهاي درز دار از روشهاي مختلفي بسته به مورد مصرف قوطي استفــاده میشود كه عبارتند از:
الف – سيستم درزكوب (side seamer):
در اين روش دولبه ورق بدنه به هم قلاب شده وسپس كوبيده میگردد اين روش ابتدایي بوده و براي قوطيهاي غيرغذایي كه محتوي آن مايع غليظ ( مثل رنگ) و يا جامـد باشـد استفـاده میگردد.
ب- سيستم لحيم(soldering) : در اين سيستم لحيم به روشهاي محتلف دستي ( باهويه) ، نيمه خودكار (روش چندشاخه) و خودكار (وان لحيم) جهت دوخت درز بدنه قوطي مورد استفاده قرار میگيرد.
پ- سيستم چسب (Cementing): درز بدنه با چسب مخصوص به يكديگر متصل میگردد . اين روش فقط در موارد خاص استفاده ميشود.
ت- سيستم درزجوش(Seam welding) : در ايـــن روش مفتـــــول مســـي با روش جـــوش بــا مقاومــت الــكتـريكــي ERW ( Electrical Resistance Welding ) باعث جوش درز قوطي میگردد در اين روش سيم مسي ، مصرف نشده و فقط تغيير فرم میدهد.
وضعيت استاندارد:
قوطي غذایي در كشور مشمول استاندارد اجباريست واستانداردهاي مربوطه بشرح ذيل ميباشند:
تعرفه كالا :
قوطي و حلب فلزي ( از ورق تين پليت ) مشمول تعرفه 7310 میباشد كه در سال 1380 حقوق گمركي آن 10% و سود بازرگاني 70% تعيين شده باتوجه به شرايط اين صنعت در بازنگري انجام شده جهت تغيير سود بازرگاني بعلت توان خوب توليدات داخلي در حال حاضر نيازي به افزايش بي رويه همانند بسياري از صنايع نبوده ودرسال 1381 حقوق گمركي به 1% و سود بازرگاني به 14% تغيير يافته است .
سازگاري باشرايط زيست محيطي
صنعت قوطي سازي ولاك و چاپ داراي حداقل مشكلات زيست محيطي است چون ورق حلب در مرحله چاپ ولاك نيازي به شستشو با مواد شيميایي ندارد ضمن آنكه فرآيند چاپ ولاك نيز با غلطك وكليشه انجام شده وسوخت كوره پخت نيز ، گاز میباشد. عمل دوخت بدنه هم بعلت از رده خارج شدن سيستم لحيم ، با روش جوش با مقاومت الكتريكي انجام میشود واتصال سروكف نيز از طريق فشردگي است . بدين ترتيب ميزان آلودگي ايجاد شده به حداقل كاهش يافته است.
بازيافت قوطي
از جمله مزاياي قوطي فلزي بخصوص قوطي غذایي سهولت بازيافت آنست به نحوي كه امروزه در كشورهـاي پيشرفتـه از 50 درصد تا 70 درصد قوطـي مصـرف شده بازيافـت میگردد ولي متاسفانه درايران هنوز اقدام منسجمیدر اين مورد نشده وجادارد كه با حمايت مسیولين محترم اقدامات تحقيقاتي در اين زمينه در كشور صورت پذيرد البته باز يافت بصورت سنتي در بسياري از شهرها توسط شهـرداري و افـراد متفرقـه صـورت گرفتـه و بـه نوعي در سيكل بازيافت طبيعي قرار میگيرد.
ليست توليد كنندگان قوطي غذایي
همچنانكه قبلا گفته شد تعداد واحدهاي سازنده قوطي غذایي در قبل از انقلاب محدود وبا ظرفيتهاي كم و خطوط توليد غير مدرن بوده است ولي پس از انقلاب به دليل افزايش تقاضا جهت قوطي ضمن بازسازي، تكميل، جايگزيني و توسعه خطوط توليد در واحدهاي قديمیتعدادي واحدهاي جديد نيز ايجاد شده اند كه بعلت به روز نبودن ظرفيتها و نيز عدم اطلاع از تعدادي از توليد كنندگان نام كليه واحدها در اين ليست نمیباشد اما آنچه مسلم است واحدهاي عمده كه حدود 90 درصد بازار قوطي كمپوت وكنسرو را در اختيار دارند تا رديف 25 ليست ميباشند.
پراكندگي واحدهاي سازنده قوطي غذایي در كشور
با بررسي محل استقرار واحدهاي فوق الذكر در كشور ملاحظه میشود كه واحدهاي قوطي ساز اساسا در شهرهاي تهران، مشهد، تبريز و قزوين مستقر میباشند وشهرهاي كرمانشاه، اروميه و سراب هم هريك داراي يك واحد قوطي سازي اتوماتيك بوده و واحدهاي مستقر درساير شهرهاي كشور مطرح نمیباشند. ضمنا بايد توجه داشت از آنجاكه ورق حلب مورد نياز اين گروه صنعت میبايست الزاما لاك زده باشد وامروزه اكثرا چاپ هم میشوند لذا واحدهاي لاك و چاپ روي فلز كشور نيز در شهرهاي تهران ، مشهد، تبريز و قزوين مستقرند.
متوسط عمر ماشينآلات موجود
درصنعت قوطي سازي ماشين بدنه ساز اساسي ترين قسمت خط توليد محسوب شده ودرطي سالهاي دوران سازندگي نسبت به جايگزيني خطوط فرسوده ونيز درسالهاي اخير نسبت به واردات خطوط جديد قوطي سازي اقدام شد. لذا با عنايت به واردات تعدادي خطوط دست دوم ميانگين عمر ماشينآلات مـوجـود در واحدهاي بزرگ حدود 10 سال برآورد میگردد به هرحال تكنولوژي ساخت قوطي غذایي در كشور با تكنولوژي روز مطابق است وخوشبختانه از اين نظر كمبودي نيست.
ميزان اشتغال
در اين صنعت بدليل اتوماسيون واحدهاي بزرگ ميزان اشتغال نسبت به بسياري از ساير گروههاي صنعت كمتر است ولي در عوض اكثريت آنها در سطح ديپلم و بالاتر میباشند به هرحال ميزان اشتغال ايجاد شده بطور مستقيم حدود 3000 نفر برآورد میگردد.
بحث عرضه وتقاضاي قوطي :
توان بالقوه توليد قوطي غذایي در كشور بيش از4/1 ميليارد عدد قوطي در هر شيفت است بنابراين درصورت نياز با افزايش شيفت میتوان حداقل دوبرابر اين رقم توليد نمود اما چون مواد اوليه آن كلا وارداتي است رسيدن به اين ارقام از توليد ، نياز به تامين نقدينگي لازم وبرنامه ريزي دارد كه لازمه آن ارتباط نزديك قوطي ساز وكمپوت وكنسروساز است.
از آنجاكه طي سالهاي گذشته بجز چند مورد در دهه 60 ويكي دو مورد در دهه اخير قوطي به كشور واردنشده لذا با عنايت به آمار توليد موجود نياز واقعي در حدود 500 ميليون عدد (معادل قوطي يك كيلویي )برآورد میگردد.
واردات قوطي
بجز سال 62 كه مقاديري قوطي توسط اتحاديه كمپوت وكنسرو خراسان ، بازرگاني پارس ، شركت بهكو وشركت ايران تك به كشور وارد شد ديگر تقريبا هيچ مجوز ورود قوطي (حلبي) صادر نشده وچند موردي كه قوطي وارد شده يا بصورت ورود موقت ويا در احجام كوچك ( آن موقع ساخته نمیشد) بوده وبه هرحال كلا جهت بستهبندی محصولات صادراتي وارد وپس از پرشدن صادر شده است.ضمنا چون تعرفه 7310 شامل انواع منبع . چليك. بشكه . پيت . قوطي و ظروف همانند براي هر گونه مواد (به استثناي گازهاي فشرده يا مايع شده ) میباشد لذا آمار واردات مندرج در كتاب واردات گمرك ايران جهت قوطي غذایي قابل استناد نمیباشد.
صادرات قوطي
قوطي خالي فلزي بعلت حجيم بودن ، احتمال آسيب ديدن در حمل ونقلهای طولاني ونيز كثرت تعداد موردنياز معمولا جنبه صادراتي ندارد چون هزينه بستهبندی و حمل آن به نسبت ارزش كالا بالا بوده و مقرون بصرفه نيست بدين جهت اكثر كشورها خود ، نيازشان را تاميـن میكنند و كمتر ، كشورها نسبت به توليد آن جهت صادرات اقدام میكنند مگر قوطيهاي خاص و گران قيمت مثل قوطي دیودورانتها و همچنين قوطيهاي آلومينيومینوشابه (بعلت گراني تكنولوژي توليد) . ازجمله كشورهاي محدود صادركننده قوطي میتوان تركيه ويونان را نام برد.
بنابراين بايد توجه داشت كه قوطي بعنوان ظرف بستهبندی كالا بصـورتهاي مختلف صـادر میگردد ولي درهيچ كجا نامیاز آن برده نمیشود لذا ارایه آمار صادرات قوطي خالي مقدور نيست ودرصورت وجودهم بسيار محدود وقابل اغماض است.
مشكلات صنعت قوطي غذایي در ايران:
همچنانكه توضيح داده شد خوشبختانه با ورود خطوط جديد و مدرن قوطي سازي به كشور از نظر تكنولوژي مشكلي نيست وساير مسایل را میتوان بدين شرح خلاصه نمود.
حساسيت لاك : لاك مصرفي دراين صنعت از حساسيت بالایي برخوردار است چون طبق اعلام توليدكنندگان حداكثر زمان نگهداري درشرايط ايده آل (20 درجه سانيتگراد) مدت 6 الي 8 ماه وبعضا يكسال است درحاليكه باعنايت به مشكلات مربوط به سيستم بانكي ، حمل ، توقف بعضا طولاني در گمرك آنهم درشرايط نامساعد ونيز نگهداري در انبار بعنوان ذخيره ، گاه زماني لاك به خط توليد میرسد كه شايد كيفيت خود را از دست داده باشد در حاليكه يكي از مهمتريــــن شاخصههای تعيين مرغوبيت قوطي ، كيفيت لاك ونحوه پوشش آن روي ورق است.
عدم تطابق دانش فني كاربران با سطح تكنولوژي ماشينآلات : اين مسیله ضمن كاهش راندمان گاها باعث كوتاهي عمر ماشينآلات و بالارفتن ميزان مصرف قطعات يدكي گرديده است.
پيشنهادات
با عنايت به مطالب مطرح شده و تجربيات كسب شده طي سالهاي گذشته پيشنهاداتي به شرح ذيل مطرح ميگردد.
1- كمك به ايجاد يك تشكل از توليد كنندگان قوطي وحلب غذایي تحت عنوان تعاوني ، سنديكا، انجمن وياهرنام ديگري به منظور تجمع نيروها وامكان برنامه ريزي جهت رشد اين صنعت و همچنين ايجاد ارتباط نزديك با سنديكاي توليدكنندگان كمپوت وكنسروالبته با عنايت به تجربيات مربوط به تعاونيهاي قوطي سازي كه قبلا ايجاد شده وعملا با شكست روبرو گرديده است.
2- تشكيل كلاسهاي آموزشي جهت پرسنل فني شركتهاي توليد كننده قوطي غذایي و كمپوت و كنسرو و تدريس اين كلاسها توسط اساتيد دانشگاه ودرصورت لزوم مدرسين خارجي جهت بالابردن دانش فني كاركنان ونيز ايجاد تسهيلاتي جهت بازديد منتخبين آنها از كارخانجات و نمايشگاههاي مربوط به قوطي سازي .
3- شفاف شدن تعاريف مربوط به هر محصول در سيستم ISIC به منظور جلوگيري از اعمال سليقه ها ودرنهايت داشتن اطلاعات صحيح.
4- تاكيد و تلاش درجهت تامين هزينههای مربوط به مطالعه وبررسي امكانات بازيافت قوطي دركشور توسط تيمیمتشكل از اساتيد و متخصصين فن.
5- اجراي بررسي همه جانبه كالاهاي منتخب بصورت تيمیتوسط كارشناسان به عنوان يك پروژه در ازاي دريافت دستمزد متناسب .
*منابع مربوط به این مقاله در دفتر مجله موجود است