بستهبندی در تمام مراحل از تولید، انبارداری و فروش، نقش ویژهای ایفا میکند. هرچند که این صنعت پیچیدگیهای بسیار بیشتری دارد و اهمیت آن به همینها ختم نمیشود. صنعت بستهبندی ترکیبی از علم، هنر و فناوری است. بستهبندی محصولات در عین اینکه باید استحکام کافی برای محافظت از کالا را داشته باشند، باید با زیبایی طراحی بسته و خلاقیت به کار رفته در آن توجه مشتریان را به کالا جلب کنند. بنابراین صنعت بستهبندی توانمندی زیادی در رشد کسب و کارها و بهبود چهره برند آنها دارد. بستهبندی حضور پررنگی در زندگی امروزه ما دارد و از مواد غذایی و دارویی گرفته تا کالاهای مصرفی روزانه کاری و خانگی و کالاهای صنعتی و استراتژیک همگی با بستهبندی مرتبط هستند.
هدف نهایی بستهبندی محافظت از محصول برای نگهداری و انبار و توزیع و در نهایت فروش آن است. فرآیندی که شامل طراحی بسته، ارزیابی، تولید و در نهایت بستهبندی میشود. بستهبندی هر محصول استانداردهای خاص خودش را دارد و برچسبهای استاندارد روی بستهبندی به مشتریان اعلام میکند چه نوع بستهای داخل آن است و چه شرایط نگهداری نیاز دارد. سازمان جهانی استاندارد (ISO) سازمانی است که استانداردهای بستهبندی و مشخصات فنی بسته را به صورت بینالمللی تدوین کرده است.
در ادامه به اهداف اصلی از بستهبندی محصولات میپردازیم:
عدم نفوذپذیری: بستهبندی باید کالا را در برابر عواملی مثل ضربه، فشار، حرارت، سرما، رطوبت، یا حتی موارد حساستری مثل اکسیژن، اشعه فرابنفش یا گرد و خاک محافظت کند. بنابراین در صنعت بستهبندی، عدم نفوذپذیری یکی از اصلیترین اهداف بسته است. محافظتی که باعث از بین رفتن کیفیت کالای داخل آن نشود.
اطلاع رسانی: معمولا روی بستهبندی محصولات برچسبها یا نمادهایی چسبانده یا چاپ میشود که به مشتریان اطلاعات مهم و مورد نیاز آنها را درباره طریقه جابهجایی بسته، دما و شرایط نگهداری آن یا حتی شیوه نابودسازی بسته و کالا را ارائه میدهد. برچسب استانداردهایی که کالا دریافت کرده است هم روی بستهبندی آن چاپ میشود.
بازاریابی: ترغیب مشتریان به خرید و جلب توجه آنها به محصول یکی از اصلیترین مشخصههای بستهبندی است. گاه طراحی ثابت بستهبندی، برای مشتریان نمادی از نوستالژی و آشنایی به همراه دارد و گاه برخی طرحهای خلاق و نوآورانه منجر به فروش چند برابر یک محصول دیگر شده است. در طراحی بستهبندی محصولات در کنار علم و فناوری بستهبندی از دانش بازاریابی و هنر گرفیک هم استفاده میشود.
حمل و نقل آسان: بستهبندی کمک زیادی به جا به جایی و انتقال راحت محصولات میکند. حمل و نقل و در عین حال انبارداری محصولات در بستهبندیهای مشخص بسیار راحت تر انجام میگیرد.
ایمنی: همانطور که اشاره شد، اصلیترین هدف بستهبندی محافظت از کالا است. بستهها با پوشش حفاظتی مناسب میتوانند ضامن کیفیت محصول و سلامت آن باشند و از دستبرد به کالا هم جلوگیری کنند.
صنعت بستهبندی در ایران با وجود گستردگی و اهمیتی که دارد، از هیچ اداره و بخش خاصی در دولت برخوردار نیست که به حقوق آن رسیدگی کند. صنعت بستهبندی در کشور پراکنده است و در جلسات تخصیص بودجه دولت، سهمیبرای این بخش در نظر گرفته نمیشود.
در عین حال نبود انجمن صنفی بستهبندی هم مزید بر علت شده و مانع دیگری برای پیگیری خواستههای بازیگران این صنعت است.
همانطور که گفته شد، یکی از چالشهایی که صنعت بستهبندی با آن مواجه است، پراکندگی این صنعت است. این مسئله در عین اینکه باعث میشود دولت نتواند به مسائل این حوزه به صورت متمرکز بپردازد، بلکه باعث بروز چالشهایی در بین خود صنعتگران حوزه بستهبندی هم میشود.
به عنوان مثال دغدغههای و مسائلی که بخش کارتن با آن روبهرو است نه تنها هیچ شباهتی به خواستهها و اهداف بخش پلاستیک ندارد، بلکه گاه حتی در تضاد با آن است. رقیب بودن این بخشها با یکدیگر هم دلیل دیگری شده تا صنعت بستهبندی نتواند به نقطه نظر مشترکی در خودش برسد.
بنابراین به نظر میرسد تنها راه حل ممکن، تشکیل صنفهایی با واحد جزء باشند. به این معنی که صنعت بستهبندی کارتن، چاپ بستهبندی، ماشین سازان بستهبندی، جعبه سازان بستهبندی، تولید کنندگان ظروف پلاستیکی و فلزی و شیشه ای و صنعت بستهبندی پلاستیک هر کدام صنف و تشکل مخصوص به خود را داشته باشند.
ورود و مدیریت در صنعت بستهبندی ایران
با توجه به شرایط حال حاضر کشور و وضعیت اقتصادی کنونی، مدیریت بخش بستهبندی در ایران ممکن نیست. چالشهای زیادی پیش روی صنعت بستهبندی است و با اینکه مردم و تولیدکنندگان و کسب و کارهای تولیدی کم و بیش ضرورت و اهمیت آن را درک کرده اند اما هنوز استراتژی مشخص و هدفمندی در خودش ندارد که بتواند مسیر مشخصی برای پیشرفت در نظر بگیرد.
کارخانهها و تولیدکنندهها به صورت پراکنده مشغول به کار هستند و افرادی که وارد این صنعت میشوند به این صنعت به چشم موج نگاه میکنند. در صورتی که اگر دولت با سازندگان و صنعتگران بستهبندی همکاری کند، میتواند این صنعت درآمدزا و پررونق را از حالت موج خود درآورد و نظم ببخشد. صنعت بستهبندی صنعت رو به پیشرفتی است و به مرور با گسترش فرهنگ زندگی شهری و تمایل بیشتر مردم به مصرف کالاهای کارخانه ای (چه محصولات غذایی و چه محصولات مصرفی خانگی دیگر) صنعت بستهبندی هم سهم بیشتری در سبد هزینههای خانوار خواهد داشت.
یکی ار مشکلاتی که امروزه دامن گیر صنعت بستهبندی کشور شده است این است که ماشینآلات این صنعت از نوسازی کافی برخوردار نبوده اند. توسعه صنعتی کشور به دلیل ایجاد ارزش افزوده بالا، کاهش وابستگی به واردات، کم کردن اثر تحریمها و رونق تولید از اهمیت بالایی برخوردار است. تجربه کشورهای صنعتی جهان در سالهای گذشته نشان داده که صنعت ماشینسازی، به عنوان یک صنعت راهبردی و مادر، نقش بسزایی در توسعه این کشورها داشته و میتوان از آن به عنوان پیشران توسعه صنایع کشور یاد کرد.
اما موضوع فرسودگی ماشینآلات صنعتی امری است که گریبان گیر تمام صنایع شده است در همین رابطه با یک کارشناس در حوزه ماشینآلات صنعت چاپ و بستهبندی به گفت و گو پرداخته ایم که در ادامه میخوانید:
ابراهیم ابوالحسینی مدیرعامل شرکت «شای پک» در گفتوگو با خبرنگار «بازار بستهبندی» میگوید: «توسعه صنعتی کشور مستلزم توسعه ساخت ماشینآلات صنعتی است چرا که شاهراه انتقال فناوری به صنعت، تبدیل فناوری به ماشینآلات است. با این وجود، متأسفانه این موضوع مهم، در برنامهریزیهای کلان کشور مورد بیمهری قرار گرفته و اغلب به بهانهیِ حمایت از تولید، بازار کشور در اختیار ماشینآلات خارجی قرار گرفته است.»
وی میافزاید: «خلاء تکنولوژی و ماشینآلات پیشرفته در چند سال گذشته در صنایع کشور محسوس بوده و این مشکل به خصوص در صنایع با تکنولوژی بالا جدیتر بوده است.»
ابوالحسینی در ادامه بیان میکند: «هنوز امکان انتقال تکنولوژی و بومیسازی ماشینآلات پیشرفته در کشور فراهم نیست اما در خصوص تامین قطعات یدکی و قطعات پرمصرف تفاهمهایی میان ایران و کشورهای صاحب تکنولوژی از جمله آلمان صورت گرفته تا در آینده نقشه تولید آنها در اختیار ایران قرار گیرد و در داخل کشور هم به تولید برسد.»
مدیرعامل شرکت شای پک عنوان میکند: «باتوجه به اینکه آلمان یکی از قطبهای تولید ماشینآلات در این بخش است و صنایع بسیاری با صنعت پلاستیک ارتباط دارند میتوان گفت که با بازگشت ماشینآلات آلمانی به بازار ایران مشکل بسیاری از صنایع رفع خواهد شد.»
وی در ادامه به خبرنگار بازار بستهبندی میگوید: «كيفيت پايين محصولات توليدي و نبود بازار فروش و در مجموع افزايش آمار بيكاري و عدم توان رقابت در بازار داخلي و خارجي از عواقب فرسودگي ماشين آلات خط توليد صنايع است كه نياز است براي اين چالش جدي تصميمات اصولي و زود هنگام اتخاذ شود. در جهان امروز، صنایع بيش از هر پديده ديگري در مسير تغيير و تحول قرار دارد، به نحوي كه دور ماندن از اين فرآيند به معناي شكست و كنار رفتن از فضاي رقابتي ايجاد شده است.»
ابوالحسینی عنوان میکند: «در ایران محصولات تولیدی به دلیل قدیمیبودن فناوری و ماشینآلات در تراز واقعی خود تعریف نشدهاند که باید برای رسیدن به آن نقطه، ماشینآلات و فناوری تولید را به روز کرد. باید این موضوع را متذکر شد که ماشینآلات مورد نیاز صنایع در کشور قدیمیو فرسوده است و نمیتوان با این شیوه به تولید مناسب پرداخت. همین موضوع باعث مشکل دیگر که همان استفاده از نیروی انسانی بیش از حد نیاز در خط تولیدی شده است. به دلیل قدیمیبودن فناوری و ماشینآلات خط تولید باید از نیروی انسانی بیشتری در خط تولید استفاده کرد؛ مشکلی که این شیوه اشتغالزایی ایجاد میکند افزایش قیمت تمامشده و ناتوانی محصولات ایرانی در رقابت با محصولات مشابه خارجی است.»
مدیرعامل شرکت شای پک با بیان اینکه وضعیت دستگاهها و ماشینآلات صنایع به گونه ای است که با این وضعیت و کیفیت در هیچ کشوری استفاده نمیشود، بیان میکند: «جمعآوری ماشینآلات فرسوده از جمله طرحهایی است که از زمان آغاز تاکنون در کشور بحثها و صحبتهای فراوانی داشته است. اما نگاه ما متوجه صنعت چاپ، ماشینآلات آن و مقایسه و مقابله این طرح در این دو صنعت است. زيرا معتقديم صنعت چاپ کشور باید براي پیشرفت بیشتر مورد چالش قرار گیرد. در حالی که برخی از دولتهای اروپایی مانند آلمان، انگلیس و ژاپن با طرحهای ویژهای مانند طرح جایگزینی ماشینآلات نو با فرسوده تلاش بسياري کردهاند.»
وی مطرح میکند: «اكنون در کشور ما این طرح نه تنها از سوی نمایندگيهای ماشینآلات اجرا نشده است، بلکه ایران به سوی پناهگاهی برای ماشینآلات فرسوده و دست دوم مخصوصا در صنعت چاپ و بستهبندی پیش میرود. در شرایطی که اجرای طرح خروج ماشینآلات فرسوده و فعال شدن مراکز اسقاط و بازیافت یا صادرات ماشینآلات به کشورهای همسایه بازاری بکر و دست یافتنی است فرصتهای بیشماری برای ارتقاي ماشینآلات، ارز آوری از تکنولوژیهایی که دیگر در جاده انقراض قرار گرفتهاند و ایجاد فرصت رسیدن به مقام نخست درعرصه چاپ و بستهبندی در منطقه ایجاد ميكند. هرچند اندک تخفیفات و ارائه کم تسهیلات بانکی خود یکی از مشکلات این طرح است، اما بر طبق آنچه از گفتههای چاپخانهداران بر میآید، آنها مشکلی بابت تحویل ماشینآلات و جایگزینی آنها ندارند.»
ابوالحسینی در ادامه میگوید: «براساس این نوع برنامهریزی در صنعت خودروسازی و با طرح جایگزینی خودروهای نو و کهنه در سال یک میلیون دستگاه خودرو در کشور اسقاط میشود، همین طرح میتواند درصد قابل توجهی از ماشینآلات چاپ و بستهبندی را در کشور نوسازی کند. ازسوی دیگر حجم سرمایهای ماشینآلات چاپ و بستهبندی در بازار بسیار قابل توجه است و خود میتواند یکی از راههای برون رفت از رکود نسبی این بازار باشد. به این ترتیب میتوان متوجه شد که بازاری که طرح خروج ماشینآلات فرسوده ایجاد میکند، سهم قابل توجهی از کل بازار ماشینآلات چاپ و بستهبندی ایران را به خود اختصاص میدهد.»
مدیرعامل شرکت شای پک با بیان اینکه پروژه ماشینآلات فرسوده که طرح بزرگی به شمار میرود از سوی نمایندگیها به تنهایی امکان پذیر نیست و با توجه به ارائه کم تسهیلات بانکي این امکان کم رنگتر میشود، میگوید: «در صورت حمایت از این طرح و تعیین پروتکل برای همکاری متقابل دولت در قالب یک برنامه زمانبندی مشخص میتوان نسبت به این طرح نوسازی اقدام کرد. در همین حال باید اشاره داشت اینگونه طرحها که درصنعت خودروی کشور نیز مورد بهرهبرداری قرار گرفته با مشکلاتی مواجه است، اما پاسخ قابل قبولی در سطح جامعه داشته است.»
وی عنوان میکند: «برخی دیگر از مشکلات مشابه صنعت چاپ و صنعت خودروهای فرسوده در ایران بالا بودن سن اسقاط است و این امر باعث شده که قطعات دیگر چندان قابل استفاده مجدد نبوده و فقط به کورههای ذوب فلزات سپرده شوند. این در حالی است که در کشورهای توسعه یافته به دلیل پایین بودن سن اسقاط ماشینها برای قطعات دست دوم، بازار بسیار پر رونقی ایجاد شده که کشور ما هم به دلیل استفاده از این نوع ماشینآلات یکی از بهترین مشتریهای این بازار محسوب میشود و قطعات بعد از اسقاط ماشینآلات مجددا وارد بازار میشوند و فضای کسب و کار جدیدی را در این عرصهها باز میکنند. این امر علاوه بر ایجاد فرصتهای شغلی فراوان کمکی شایان به صادرات ماشینآلات کشورها دارد.»
ابوالحسینی در پایان خاطر نشان میکند: «میتوان نتیجه گرفت کرد که فرصت حاصل از همسایگی کشورهای تازه استقلال یافته مانند افغانستان و عراق نعمتی است که اگر آن را غنیمت نشماریم با وجود قطب صنعتی چین این فرصت مناسب تبدیل به تهدید جدیدی در عرصه صنعت سوم جهان برای کشور خواهد شد.»