بجز توافق دولت روحانی در برجام و خروج آمریکا از آن که دوباره به تکرار دوگانه توافق یا عدم توافق منجر شد، تقریبا از سالهای اول دهۀ هشتاد، وضعیت سیاست داخلی و به تبع آن فعالیت هستهای ایران در چارچوب عضویت در سازمان بین المللی انرژی اتمی دچار این چالش دوگانه بوده است. حسین امیرعبداللهیان در توضیح این چالش آمریکا را مقصر میداند و میگوید:« اگر مکثی در روند مذاکرات وین برای لغو تحریمها دیده میشود، بدلیل زیاده خواهی طرف آمریکایی و ایستادگی جمهوری اسلامی ایران در کسب عالی منافع ملت و رعایت خطوط قرمزهاست. هرگز زیر بار زیاده خواهی آمریکا نخواهیم رفت. توافق دست یافتنی است اگر آمریکا واقع بینانه رفتار کند.» از سوی دیگر وبگاه کاخ سفید، از جن ساکی سخنگوی کاخ سفید که در کنفرانس خبری هفتگیاش سخن گفته است چنین گزارش کرده است:« ارزیابی ما این است که مسئولیت نهایی کردن این توافق کاملا بر عهده ایران است! آمریکا به همراه متحدان اروپاییاش بر سر نقشه راهی برای بازگشت دوجانبه به پایبندی در مذاکرات وین مذاکره کرده است. رئیس جمهور در صورتی که بازگشت به توافق در راستای منافع ملی ما باشد، به آن باز خواهد گشت. ما و متحدانمان هر دو آمادهایم توافقی قوی را نهایی کنیم، مادامی که ایران هم آماده انجام دادن این کار باشد.»
این چالش دوگانه توفق یا عدم توافق، حالا دیگر با تئوری بازی قابل ارزیابی است. جن ساکی راننده اتومبیلی است که در یک جاده یک طرفه با نهایت سرعت به سمت امیر عبداللهیان در حرکت است و هوادارا ن اروپاییاش ا را تشویق میکنند که از جاده خارج نشود، نه تنها نباید سرعتش را کم کند بلکه باید به آن بیفزاید.
دلواپسان نظام، و کفن پوشان دیروز مخالف برجام با سکوت خود حتی با شرایط بد تر از دوره روحانی حاضر به پذیرش برجام و توافق با آمریکا هستند، از سوی دیگر خطوط قرمز ترسیم شده برای وزارت خارجه در مذاکرات برجام حفظ نشده اما دولت اقلیت بر توافق برسر برجام اصرار دارد، با این همه اظهارات امیر عبداللهیان نشان می دهد که او هم پشت فرمان خودروی مقابل جن ساکی با سرعت به سمت او میتازد.
جنگ اوکراین یا عوامل دیگر به طور موقت، هردو راننده را متوقف کرده است تا زمان شروع دیگری برای این بازی برسد.
یا هردو میبازند و از جاده بیرون میزنند. یا هردو می بازند با هم برخورد خواهند کرد و توافقی درکار نخواهد بود. یا یکی از آن دوباید کنار برود. وزارتخارجه امریکا یا وزارت خارجه ایران؟
درحال حاضر چالش دوگانه مستقر و برقرار است. بازار هم هنوز منتظر است. انتظار بازار نمیتواند خیلی طولانی باشد. ترس از شوک احتمالی بر اثر توافق از سویی و شوک احتمالی عدم توافق و قطعیت آن از سوی دیگر با عث محتاط شدن بازار و تداوم احتیاط آن خواهد شد.
بازار بیحوصله اما ریسک خواهد کرد. این بی حوصلگی بازار که در« وضعیت روانی بازار» قابل مطالعه است، باعث شوکهای کوتاه مدت و هرازگاهی خواهد شد.
فشار روی ارزش ریال در سال 1401 بسیار زیاد شده است. تورم غیر رسمی بیش از 40 درصدی یعنی کاهش بیش از 40 درصد قدرت خرید ریال، با افزایش این رقم تا 70 درصد، باعث افزایش حجم پول در مبادلات در نسبت با ارزش آن خواهد شد.
پس در سال جدید از ثبات قیمتها خبری نخواهد بود. مواد اولیه با کاهش ارزش ریال و با افزایش قیمت از 40 تا 70 درصد مواجه خواهد شد. دستمزدها با افزایش تا 57 درصد، فشار بر روز نقدینگی را افزایش خواهد داد و مساله ماندن در بازار جایگزین رونق و توسعه مشاغل خواهد شد. علاوه بر کاهش قدرت خرید به رغم افزایش دستمزدها، بخشی از نیروی کار، با بیکاری مواجه خواهد شد. زنها بیشتر از مردان کارشان را از دست خواهند داد.
بر اساس نتایج پژوهشی بینالمللی ۶۲ درصد از بیکاران جهان که به دلیل پاندمی کووید ۱۹ شغلشان را از دست دادهاند؛ زنان هستند و تقریبا ۶۰ درصد زنان در سراسر جهان در مشاغل غیر رسمی کار میکنند و از این رو درآمد و پس انداز کمتر و در مقابل بیشتر در معرض خطر فقر قرار دارند.
جمعیت زنان حاضر در بخش اقتصاد غیر رسمی نسبت به اقتصاد رسمی بسیار بیشتر است چرا که آنها به دلیل میزان بالا بودن مالیات و بالا بودن هزینه بیمه کردن شاغلان به اقتصاد غیر رسمی علاقه بیشتری دارند.
با این حال گرچه به گفته کارشناسان شیوههای آمار گیری و گزارش گیری در موضوع مشارکت اقتصادی نیازمند بررسی مجدد است اما مطابق با آمارهای موجود مرکز آمار ایران، «نرخ بیکاری» زنان از سال1395تا 1399 با روندی «کاهشی» مواجه بوده است. توجه به این نکته از این منظر میتواند حائز اهمیت باشد که همواره طی این سالها به طور تقریبی نرخ بیکاری زنان ۲ برابر مردان (کمی کمتر از دو برابر) بوده است. لذا آسیب پذیری زنان از تدوام وضعیت دوگانه مذکور در بازار کار، بیشتر از مردان خواهد بود.
بر دشواری چالش فوق، دوگانههای موثر صلح- جنگ بین اوکراین- روسیه، دوستی- تخاصم بین ایران و عربستان، جنگ – صلح بین یمن- عربستان و... را اضافه کنید که برمعادلات سیاست منطقهای ایران و لاجرم بر اقتصاد کشور موثر خواهد بود.
هرچند کیفیت مدیریت، در دولت حاضر به منزلۀ یک فاکتور بسیار مهم در رشد یا عدم رشد اقتصادی محسوب است، نقدهایی که بر توان مدیریت به طور عام و مدیریت اقتصادی دولت به طور خاص مطرح میشود؛ نشانگر توان مدیریت پایین تا بسیار پایین دولت مستقر است، و بدون تعارف با دولت و فعالان بازار باید این نکات را مطرح کرد، به امید آنکه شاید دولت در رفع نواقص و اصلاح رویهها و عملیات خود در اداره امور اقتصاد دولتی و خصوصی اهتمام بورزد، تا اندکی بتوان از رنج ها و آلام ملت را کم کرد.
درثانی رونق تولید، که در پیام نوروزی رهبر انقلاب، برای نامیدن سال 1401 بر آن تاکید شد و دستور آن اشتغال زایی از طریق تولید دانش بنیان مفروض شده است، بدون تحرک دولت در بخشاقتصاد دولتفرما و فرصت آفرینی برای بخش خصوصی، قطعا محقق نخواهد شد. این درحالی است که ملت انتظار دارد، دولت در جهت دستورات عالی ترین مقام رسمی کشور همۀ همت خود را خرج کند. هرچند نشانهها و ردّ پاهای جامانده از حرکت دولت در مدتی که بر سرکار آمده است به روشنی نشان میدهد که موفقیت مورد انتظار حاصل نخواهد شد؛ اما طرح این پرسش احتیاط در پیش بینی حاضر را افزایش میدهد که آیا دولت حداقلی قادر به استفاده از حد اکثر توان ملی در اقتصاد و غیر آن خواهد بود؟ ... حالا میز کار شما کجاست؟